سختی های هانی
دخترم تو اون سه ماه تو بیمارستان ها سرگردان بود خیلی عذاب کشید خیلی سخته که بجه ات مریض باشه و هیچ کاری از دستت ساخته نباشه روزهای بدی بود خیلی بد فقط توکل به خدا بود که ما تونستیم از اون وضعیت خارج شیم. تو رو و خودمونو به خدا سپرده بودیم و دست خدا مارو محکم گرفته وگرنه تا حالا صد بار سقوط کرده بودم . چندین بار معاینه و آزمایش ها رو تکرار کردیم به امید اینکه شاید اشتباه کرده باشن و دخترم سالم باشه اما نه ..... همه یک جواب : سی پی
حالا منم و یه نوزاد سی پی .....
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی